بازاريابي ديجيتال
هر بازاريابي كه از دستگاههاي الكترونيكي استفاده ميكند و متخصصان بازاريابي ميتوانند از آن براي انتقال پيامهاي تبليغاتي و سنجش تأثير آن در سفر مشتري استفاده كنند. در عمل، ديجيتال ماركتينگ معمولاً به كمپين هاي بازاريابي اطلاق مي شود كه در رايانه، تلفن، تبلت يا دستگاه هاي ديگر ظاهر مي شوند. اين مي تواند اشكال مختلفي داشته باشد، از جمله ويديوي آنلاين، تبليغات نمايشي ، بازاريابي موتورهاي جستجو، تبليغات اجتماعي پولي و پست هاي رسانه هاي اجتماعي. بازاريابي ديجيتال اغلب با "بازاريابي سنتي" مانند تبليغات مجلات، بيلبوردها و پست مستقيم مقايسه مي شود . به طور عجيبي، تلويزيون معمولاً با بازاريابي سنتي همراه است.
آيا مي دانستيد كه بيش از 3 چهارم آمريكايي ها به صورت روزانه آنلاين مي شوند؟ نه تنها اين، بلكه 43٪ بيش از يك بار در روز ادامه مي دهند و 26٪ " تقريباً دائما " آنلاين هستند .
اين ارقام در ميان كاربران اينترنت موبايل حتي بيشتر است. 89٪ از آمريكايي ها حداقل روزانه آنلاين مي شوند و 31٪ تقريباً دائما آنلاين هستند. به عنوان يك بازارياب، مهم است كه از دنياي ديجيتال با حضور تبليغات آنلاين، با ايجاد يك برند، ارائه يك تجربه عالي براي مشتري كه مشتريان بالقوه بيشتر و بيشتر را با يك استراتژي ديجيتال به ارمغان مي آورد، استفاده كنيد.
ديجيتال ماركتينگ چيست؟
بازاريابي ديجيتال كه به آن بازاريابي آنلاين نيز مي گويند، ترويج برندها براي ارتباط با مشتريان بالقوه با استفاده از اينترنت و ساير اشكال ارتباطات ديجيتال است. اين نه تنها شامل ايميل ، رسانههاي اجتماعي ، و تبليغات مبتني بر وب، بلكه پيامهاي متني و چندرسانهاي بهعنوان يك كانال بازاريابي است.
اساساً، اگر يك كمپين بازاريابي شامل ارتباطات ديجيتال باشد، بازاريابي ديجيتال است.عادل طالبي
بازاريابي درونگرا در مقابل بازاريابي ديجيتال
ديجيتال ماركتينگ و بازاريابي درونگرا به راحتي اشتباه گرفته مي شوند و دليل خوبي هم دارند. بازاريابي ديجيتال از بسياري از ابزارهاي مشابه بازاريابي ورودي استفاده مي كند - ايميل و محتواي آنلاين. هر دو براي جلب توجه مشتريان احتمالي از طريق سفر خريدار و تبديل آنها به مشتري وجود دارند. اما 2 رويكرد ديدگاه هاي متفاوتي از رابطه بين ابزار و هدف دارند .
ديجيتال ماركتينگ به اين موضوع توجه مي كند كه چگونه هر ابزار فردي مي تواند مشتريان بالقوه را تبديل كند . استراتژي بازاريابي ديجيتال يك برند ممكن است از چندين پلتفرم استفاده كند يا تمام تلاش خود را روي يك پلتفرم متمركز كند.
بازاريابي درونگرا يك مفهوم كل نگر است. ابتدا هدف را در نظر مي گيرد، سپس به ابزارهاي موجود نگاه مي كند تا مشخص كند كدام يك به طور موثر به مشتريان هدف مي رسد، و سپس در كدام مرحله از قيف فروش بايد اتفاق بيفتد.عادل طالبي بازاريابي ديجيتال
مهم ترين چيزي كه بايد در مورد بازاريابي ديجيتال و بازاريابي درونگرا به خاطر بسپاريد اين است كه به عنوان يك حرفه اي بازاريابي، مجبور نيستيد بين 2 مورد را انتخاب كنيد. در واقع، آنها بهترين كار را با هم دارند. بازاريابي درونگرا ساختار و هدفي را براي بازاريابي ديجيتال موثر در تلاش هاي بازاريابي ديجيتال فراهم مي كند و اطمينان حاصل مي كند كه هر كانال بازاريابي ديجيتال در جهت يك هدف كار مي كند.
بازاريابي ديجيتال B2B در مقابل B2C
بازاريابي ديجيتال براي شركتهاي B2B و همچنين شركتهاي B2C كار ميكند، اما بهترين شيوهها بهطور قابلتوجهي بين 2 تفاوت دارد .
- مشتريان B2B فرآيندهاي تصميم گيري طولاني تري دارند و بنابراين قيف هاي فروش طولاني تري دارند . استراتژي هاي ايجاد رابطه براي اين مشتريان بهتر عمل مي كند، در حالي كه مشتريان B2C تمايل دارند به پيشنهادات و پيام هاي كوتاه مدت پاسخ بهتري بدهند.
- تراكنشهاي B2B معمولاً مبتني بر منطق و شواهد است ، چيزي كه بازاريابان ديجيتال B2B ماهر ارائه ميكنند. محتواي B2C به احتمال زياد مبتني بر احساس است و بر ايجاد احساس خوبي در مشتري براي خريد تمركز دارد.
- تصميمات B2B معمولاً به ورودي بيش از يك نفر نياز دارند . مواد بازاريابي كه به بهترين نحو اين تصميمات را هدايت مي كنند، معمولا قابل اشتراك گذاري و دانلود هستند. از سوي ديگر، مشتريان B2C از ارتباطات يك به يك با يك برند حمايت مي كنند.
البته در هر قاعده اي استثنا وجود دارد. يك شركت B2C با محصولي با قيمت بالا، مانند ماشين يا رايانه، ممكن است محتواي آموزنده و جدي تري ارائه دهد. استراتژي شما هميشه بايد به سمت پايگاه مشتري شما باشد، چه B2B يا B2C.
انواع بازاريابي ديجيتال
به تعداد روش هاي تعامل با استفاده از رسانه هاي ديجيتال، تخصص هاي زيادي در بازاريابي ديجيتال وجود دارد. در اينجا چند مثال كليدي آورده شده است. )عادل طالبي ديجيتال ماركتينگ)
بهينه سازي موتور جستجو
بهينه سازي موتورهاي جستجو يا سئو، از نظر فني يك ابزار بازاريابي است تا به خودي خود نوعي بازاريابي. Balance آن را به عنوان "هنر و علم جذاب كردن صفحات وب براي موتورهاي جستجو" تعريف مي كند.
بخش "هنر و علم" سئو مهمترين چيز است. سئو يك علم است زيرا براي دستيابي به بالاترين رتبه ممكن نياز به تحقيق و سنجش عوامل مختلف دارد. امروزه مهمترين عناصري كه در بهينه سازي يك صفحه وب بايد در نظر گرفته شوند عبارتند از:
- كيفيت محتوا
- سطح تعامل كاربر
- سازگاري با موبايل
- تعداد و كيفيت لينك هاي ورودي
استفاده استراتژيك از اين عوامل سئو را به يك علم تبديل مي كند، اما غيرقابل پيش بيني بودن آن را به يك هنر تبديل مي كند.
در سئو، هيچ عنوان قابل اندازه گيري يا قانون ثابتي براي رتبه بندي بالا وجود ندارد. گوگل تقريباً به طور مداوم الگوريتم خود را تغيير مي دهد ، بنابراين پيش بيني دقيق غيرممكن است. كاري كه مي توانيد انجام دهيد اين است كه عملكرد صفحه خود را از نزديك زير نظر داشته باشيد و بر اساس آن تنظيمات را انجام دهيد.
بازاريابي محتوا
سئو عامل اصلي در بازاريابي محتوا است ، استراتژي مبتني بر توزيع محتواي مرتبط و ارزشمند به مخاطبان هدف .
مانند هر استراتژي بازاريابي، هدف بازاريابي محتوا جذب سرنخ هايي است كه در نهايت به مشتريان تبديل مي شوند. اما اين كار را متفاوت از تبليغات سنتي انجام مي دهد. به جاي جذب مشتريان بالقوه با ارزش بالقوه از يك محصول يا خدمات، ارزش را به صورت رايگان در قالب مطالب نوشتاري ارائه مي كند.
بازاريابي محتوا اهميت دارد و آمارهاي زيادي براي اثبات آن وجود دارد:
- 84 درصد از مصرفكنندگان از شركتها انتظار دارند كه محتواي سرگرمكننده و مفيدي توليد كنند
- 62 درصد از شركت هايي كه حداقل 5000 كارمند دارند روزانه محتوا توليد مي كنند
- 92 درصد از بازاريابان معتقدند كه شركت آنها براي محتوا به عنوان يك دارايي مهم ارزش قائل است
به همان اندازه كه بازاريابي محتوا موثر است، مي تواند مشكل ساز باشد. نويسندگان بازاريابي محتوا بايد بتوانند در نتايج موتورهاي جستجو رتبه بالايي كسب كنند و در عين حال افرادي را كه مطالب را مي خوانند، به اشتراك مي گذارند و با برند تعامل بيشتري دارند، درگير كنند. هنگامي كه محتوا مرتبط باشد، مي تواند روابط قوي در سراسر خط لوله ايجاد كند.
بازاريابي از طريق رسانه هاي اجتماعي
بازاريابي رسانه هاي اجتماعي به معناي هدايت ترافيك و آگاهي از برند با درگير كردن افراد در بحث آنلاين است. محبوبترين پلتفرمها براي بازاريابي رسانههاي اجتماعي فيسبوك ، توييتر و اينستاگرام هستند كه لينكدين و يوتيوب از آنها فاصله زيادي ندارند.
از آنجا كه بازاريابي رسانه هاي اجتماعي شامل مشاركت فعال مخاطبان است، به روشي محبوب براي جلب توجه تبديل شده است . اين رسانه با 96% محبوبترين رسانه محتوا براي بازاريابان B2C است و در حوزه B2B نيز در حال افزايش است. طبق گزارش موسسه بازاريابي محتوا ، 61 درصد از بازاريابان محتواي B2B در سال جاري استفاده خود را از رسانه هاي اجتماعي افزايش دادند.
بازاريابي رسانه هاي اجتماعي معيارهاي تعامل داخلي را ارائه مي دهد كه براي كمك به شما در درك ميزان دسترسي شما به مخاطبان بسيار مفيد است . شما بايد تصميم بگيريد كه كدام نوع تعامل براي شما بيشترين اهميت را دارد، چه تعداد اشتراكگذاريها، نظرات يا كل كليكها روي وبسايت شما .
خريد مستقيم حتي ممكن است هدف استراتژي بازاريابي رسانه هاي اجتماعي شما نباشد . بسياري از برندها از بازاريابي رسانه هاي اجتماعي براي شروع گفتگو با مخاطبان استفاده مي كنند تا اينكه آنها را تشويق كنند كه فوراً پول خرج كنند. اين امر به ويژه در مارك هايي كه مخاطبان مسن را هدف قرار مي دهند يا محصولات و خدماتي را ارائه مي دهند كه براي خريدهاي فوري مناسب نيستند، رايج است . همه چيز به اهداف شركت شما بستگي دارد.
براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد اينكه Mailchimp چگونه ميتواند به استراتژي رسانههاي اجتماعي شما كمك كند، مقايسه ابزارهاي رايگان مديريت رسانههاي اجتماعي ما با ساير ابزارها را بررسي كنيد .
بازاريابي پرداخت به ازاي كليك كلاس هاي ديجيتال ماركتينگ
پرداخت به ازاي كليك يا PPC عبارت است از ارسال يك آگهي در يك پلتفرم و پرداخت هر بار كه شخصي روي آن كليك مي كند.
اينكه چگونه و چه زماني مردم تبليغ شما را مي بينند كمي پيچيده تر است. هنگامي كه يك نقطه در صفحه نتايج موتور جستجو در دسترس است ، كه به عنوان SERP نيز شناخته مي شود، موتور آن نقطه را با چيزي كه اساساً يك حراج فوري است پر مي كند. يك الگوريتم هر تبليغ موجود را بر اساس تعدادي از عوامل اولويت بندي مي كند ، از جمله:
- كيفيت تبليغ
- ارتباط كلمه كليدي
- كيفيت صفحه فرود
- مبلغ پيشنهادي
هر كمپين PPC داراي 1 يا چند اقدام هدف است كه بينندگان بايد پس از كليك بر روي يك تبليغ انجام دهند. اين اقدامات به عنوان تبديل شناخته مي شوند و مي توانند معاملاتي يا غير معاملاتي باشند. خريد يك تبديل است، اما ثبت نام در خبرنامه يا تماسي كه با دفتر خانه شما برقرار مي شود نيز همينطور است.
هر آنچه را كه به عنوان تبديلهاي هدف انتخاب ميكنيد، ميتوانيد آنها را از طريق پلتفرم انتخابي خود پيگيري كنيد تا ببينيد كمپين شما چگونه كار ميكند. نقشه سفر مشتري
بازاريابي وابسته
بازاريابي وابسته به كسي اين امكان را مي دهد كه از طريق تبليغ كسب و كار شخص ديگري پول دربياورد. شما ميتوانيد تبليغكننده يا كسبوكاري باشيد كه با مروج كار ميكند، اما روند در هر دو مورد يكسان است.
با استفاده از مدل تقسيم درآمد كار مي كند. اگر شما وابسته هستيد، هر بار كه شخصي كالايي را كه شما تبليغ مي كنيد خريداري مي كند، كميسيون دريافت مي كنيد. اگر تاجر هستيد، به ازاي هر فروش كه به شما كمك ميكنند، به شركت وابسته پرداخت ميكنيد.
برخي از بازاريابان وابسته به بررسي محصولات تنها 1 شركت، احتمالاً در يك وبلاگ يا سايت شخص ثالث، مي پردازند. ديگران با چندين تاجر رابطه دارند.
چه بخواهيد يك وابسته باشيد يا يكي را پيدا كنيد، اولين قدم اين است كه با طرف مقابل ارتباط برقرار كنيد . ميتوانيد از پلتفرمي كه براي اتصال شركتهاي وابسته به خردهفروشان طراحي شده است استفاده كنيد، يا ميتوانيد يك برنامه خردهفروشي را شروع كنيد يا به آن بپيونديد.
اگر خردهفروش هستيد و كار مستقيم با شركتهاي وابسته را انتخاب ميكنيد، كارهاي زيادي وجود دارد كه ميتوانيد انجام دهيد تا برنامه خود را براي مروجين بالقوه جذاب كنيد. شما بايد ابزارهايي را كه براي موفقيت به آن شركت هاي وابسته نياز دارند ارائه دهيد. اين شامل مشوق هايي براي نتايج عالي و همچنين پشتيباني بازاريابي و مواد از پيش ساخته مي شود.
تبليغات بومي
تبليغات بومي بازاريابي پنهان است. هدف آن اين است كه با محتواي اطراف خود تركيب شود تا كمتر آشكارا به عنوان تبليغات آشكار شود.
تبليغات بومي در واكنش به بدبيني مصرف كنندگان امروزي نسبت به تبليغات ايجاد شد. با دانستن اينكه سازنده يك تبليغ براي اجراي آن هزينه مي پردازد، بسياري از مصرف كنندگان به اين نتيجه مي رسند كه تبليغ مغرضانه است و در نتيجه آن را ناديده مي گيرند.
يك تبليغ بومي با ارائه اطلاعات يا سرگرمي قبل از اينكه به هر چيزي تبليغاتي برسد، اين تعصب را دور مي زند و جنبه «تبليغ» را كم اهميت جلوه مي دهد.
مهم است كه هميشه تبليغات بومي خود را به وضوح برچسب گذاري كنيد . از كلماتي مانند «تبليغ شده» يا «حمايت مالي» استفاده كنيد. اگر اين شاخصها پنهان شوند، خوانندگان ممكن است قبل از اينكه متوجه شوند كه محتوا تبليغاتي است، زمان قابل توجهي را صرف درگير شدن با محتوا ميكنند.
وقتي مشتريان شما دقيقا بدانند چه چيزي به دست مي آورند، احساس بهتري نسبت به محتوا و برند شما خواهند داشت. تبليغات بومي كمتر از تبليغات سنتي مزاحمتر هستند، اما قرار نيست فريبنده باشند.
اتوماسيون بازاريابي
اتوماسيون بازاريابي از نرم افزار استفاده مي كند تا كمپين هاي بازاريابي ديجيتال را تقويت كند و كارايي و ارتباط تبليغات را بهبود بخشد.
طبق آمار:
- 90 درصد از مصرف كنندگان ايالات متحده پيدا شخصي يا "بسيار" و يا "تا حدودي" جذاب
- 81 درصد از مصرفكنندگان دوست دارند برندهايي كه با آنها سروكار دارند، آنها را بهتر درك كنند
- 77٪ از شركت ها به ارزش شخصي سازي در زمان واقعي اعتقاد دارند، اما 60٪ با آن مبارزه مي كنند
اتوماسيون بازاريابي به شركتها اجازه ميدهد تا با انتظارات شخصيسازي همگام شوند. اين به برندها اجازه مي دهد:
- جمع آوري و تجزيه و تحليل اطلاعات مصرف كننده
- كمپين هاي بازاريابي هدفمند طراحي كنيد
- پيام هاي بازاريابي را در زمان هاي مناسب براي مخاطبان مناسب ارسال و ارسال كنيد
بسياري از ابزارهاي اتوماسيون بازاريابي از تعامل بالقوه (يا فقدان آن) با يك پيام خاص براي تعيين زمان و نحوه دسترسي بعدي استفاده مي كنند. اين سطح از سفارشيسازي بلادرنگ به اين معني است كه شما ميتوانيد به طور موثر يك استراتژي بازاريابي فردي براي هر مشتري بدون هيچ سرمايهگذاري زماني اضافي ايجاد كنيد.
بازاريابي ايميلي
مفهوم بازاريابي ايميلي ساده است - شما يك پيام تبليغاتي ارسال مي كنيد و اميدوار هستيد كه مشتري احتمالي شما روي آن كليك كند. با اين حال، اجرا بسيار پيچيده تر است. اول از همه، بايد مطمئن شويد كه ايميل هاي شما تحت تعقيب هستند. اين به اين معني است كه يك ليست انتخاب كنيد كه موارد زير را انجام مي دهد :
- محتوا را هم در متن و هم در خط موضوع فردي مي كند
- مشخص مي كند كه مشترك چه نوع ايميل هايي دريافت مي كند
- يك گزينه لغو اشتراك واضح را ارائه مي دهد
- ايميل هاي تراكنشي و تبليغاتي را ادغام مي كند
شما مي خواهيد مشتريان بالقوه شما كمپين شما را به عنوان يك سرويس ارزشمند ببينند، نه فقط به عنوان يك ابزار تبليغاتي.
بازاريابي ايميلي به تنهايي يك روش اثبات شده و موثر است: 89 درصد از متخصصان مورد بررسي آن را به عنوان موثرترين عامل توليد كننده سرنخ خود نام بردند.
اگر از تكنيكهاي ديگري مانند اتوماسيون بازاريابي استفاده كنيد، كه به شما امكان ميدهد ايميلهايتان را تقسيمبندي كرده و زمانبندي كنيد تا نيازهاي مشتريتان را به طور مؤثرتري برآورده كنند، ميتواند حتي بهتر باشد.
مزاياي ديجيتال ماركتينگ
بازاريابي ديجيتال عمدتاً به اين دليل برجسته شده است كه مخاطبان گسترده اي را در بر مي گيرد، اما چندين مزيت ديگر نيز ارائه مي دهد . اينها چند مورد از مزايا هستند.
گستره جغرافيايي وسيع
وقتي تبليغي را به صورت آنلاين ارسال مي كنيد، افراد بدون توجه به جايي كه هستند مي توانند آن را ببينند (به شرطي كه تبليغ خود را از نظر جغرافيايي محدود نكرده باشيد). اين باعث ميشود كه دسترسي به بازار كسبوكار شما آسان شود.
كارايي هزينه
ديجيتال ماركتينگ نه تنها نسبت به بازاريابي سنتي به مخاطبان بيشتري دسترسي پيدا مي كند، بلكه هزينه كمتري نيز دارد. هزينه هاي سربار براي تبليغات روزنامه ها، تبليغات تلويزيوني و ديگر فرصت هاي بازاريابي سنتي مي تواند بالا باشد. آنها همچنين كنترل كمتري بر روي اينكه آيا مخاطبان هدف شما در وهله اول آن پيام ها را خواهند ديد يا خير به شما مي دهند.
با ديجيتال ماركتينگ ، ميتوانيد فقط ۱ قطعه محتوا ايجاد كنيد كه تا زماني كه وبلاگ شما فعال است، بازديدكنندگان را به سمت آن جذب كند. ميتوانيد يك كمپين بازاريابي ايميلي ايجاد كنيد كه پيامها را بر اساس يك زمانبندي به فهرستهاي مشتريان هدف ارسال ميكند، و در صورت نياز، تغيير آن زمانبندي يا محتوا آسان است.
وقتي همه اينها را جمع كنيد، بازاريابي ديجيتال به شما انعطاف پذيري و تماس با مشتري بيشتري براي هزينه تبليغات شما مي دهد.
نتايج قابل سنجش
براي اينكه بدانيد استراتژي بازاريابي شما جواب مي دهد يا خير، بايد بدانيد كه اين استراتژي چه تعداد مشتري را جذب مي كند و در نهايت چقدر درآمد ايجاد مي كند. اما چگونه اين كار را با يك استراتژي بازاريابي غير ديجيتال انجام مي دهيد؟
هميشه اين گزينه سنتي وجود دارد كه از هر مشتري بپرسيد "چگونه ما را پيدا كردي؟"
متأسفانه، اين در همه صنايع كار نمي كند. بسياري از شركتها نميتوانند با مشتريان خود گفتگوي انفرادي داشته باشند و نظرسنجيها هميشه نتايج كاملي به دست نميآورند.
با بازاريابي ديجيتال، نظارت بر نتايج ساده است. نرم افزارها و پلتفرم هاي ديجيتال ماركتينگ به طور خودكار تعداد تبديل هاي مورد نظر شما را رديابي مي كنند، خواه اين به معناي نرخ باز شدن ايميل، بازديد از صفحه اصلي شما يا خريد مستقيم باشد.
شخصي سازي آسان تر
ديجيتال ماركتينگ به شما اين امكان را مي دهد كه اطلاعات مشتريان را به گونه اي جمع آوري كنيد كه بازاريابي آفلاين نمي تواند. داده هاي جمع آوري شده به صورت ديجيتالي بسيار دقيق تر و خاص تر هستند.
تصور كنيد خدمات مالي ارائه ميدهيد و ميخواهيد پيشنهادات ويژهاي را براي افرادي كه به محصولات شما نگاه كردهاند ارسال كنيد. شما مي دانيد كه اگر پيشنهاد را در جهت علاقه مندي شخص قرار دهيد، نتايج بهتري خواهيد گرفت، بنابراين تصميم مي گيريد 2 كمپين آماده كنيد. يكي براي خانواده هاي جواني است كه به محصولات بيمه عمر شما نگاه كرده اند و ديگري براي كارآفرينان هزاره اي است كه برنامه هاي بازنشستگي شما را در نظر گرفته اند.
چگونه همه آن داده ها را بدون رديابي خودكار جمع آوري مي كنيد؟ چند تا ركورد تلفن بايد طي كنيد؟ چند پروفايل مشتري؟ و چگونه مي دانيد كه چه كسي بروشور ارسالي شما را خوانده يا نخوانده است؟
با ديجيتال ماركتينگ، همه اين اطلاعات در حال حاضر در دسترس شماست.
ارتباط بيشتر با مشتريان
ديجيتال ماركتينگ به شما اين امكان را مي دهد كه با مشتريان خود در زمان واقعي ارتباط برقرار كنيد. مهمتر از آن، به آنها اجازه مي دهد با شما ارتباط برقرار كنند.
به استراتژي رسانه هاي اجتماعي خود فكر كنيد. زماني كه مخاطبان هدف شما آخرين پست شما را مي بينند بسيار خوب است، اما زماني كه درباره آن نظر مي دهند يا آن را به اشتراك مي گذارند بهتر است. اين به معناي سروصداي بيشتر در اطراف محصول يا خدمات شما است ، و همچنين هر بار كه شخصي به مكالمه ميپيوندد، ديد بيشتر ميشود.
تعامل براي مشتريان شما نيز مفيد است. سطح تعامل آنها با تبديل شدن به شركت كنندگان فعال در داستان برند شما افزايش مي يابد. اين حس مالكيت مي تواند حس قوي وفاداري به برند ايجاد كند .
تبديل آسان و راحت
بازاريابي ديجيتال به مشتريان شما اين امكان را مي دهد كه بلافاصله پس از مشاهده آگهي يا محتواي شما اقدام كنند. با تبليغات سنتي، فوريترين نتيجهاي كه ميتوانيد به آن اميدوار باشيد، يك تماس تلفني است كه مدت كوتاهي پس از مشاهده تبليغ شما توسط شخصي. اما چند وقت يكبار زماني كه شخصي در حال شستن ظرفها، رانندگي در بزرگراه يا بهروزرساني سوابق در محل كار است، وقت دارد با يك شركت تماس بگيرد؟
با بازاريابي ديجيتال، آنها مي توانند روي يك لينك كليك كنند يا يك پست وبلاگ را ذخيره كنند و بلافاصله در قيف فروش حركت كنند. آنها ممكن است فوراً خريدي انجام ندهند، اما با شما در ارتباط خواهند بود و به شما فرصتي براي تعامل بيشتر با آنها مي دهند.
بازاريابي ديجيتال باعث رشد مي شود
بازاريابي ديجيتال بايد يكي از محورهاي اصلي استراتژي بازاريابي كلي هر كسب و كاري باشد. هرگز تا به حال راهي براي ماندن در چنين تماس مداوم با مشتريان وجود نداشته است، و هيچ چيز ديگري سطح شخصي سازي كه داده هاي ديجيتال مي تواند ارائه دهد را ارائه نمي دهد. هرچه بيشتر از امكانات بازاريابي ديجيتال استقبال كنيد، بيشتر مي توانيد پتانسيل رشد شركت خود را درك كنيد.
- خودم
- ۰ نظر